بازم تنها میشیم
امشب ساعت 22:30 مامان جون بلیط داره که بره شیراز خیلی ناراحتم آخه دوباره تنها میشیم .. خیلی خوش گذشت این مدت گذر روزها رو اصلا حس نمیکردم کاریش نمیشه کرده هر اومدنی یه رفتنی هم داره البته مامان جونم اصلا دوس نداره تنهامون بذاره ولی به دو دلیل مجبوره بره یکی بخاطر اینکه آقاجون اونجا تو خونه تنهاست یکی هم اینکه خاله طاهره اینا دارن از تهران میان میخواد بره ببینشون...منم چون دلیلاش قانع کننده بود دیگه اصراری بر موندنش نکردم ایشالا که بسلامتی بره برسه...دوستت داریم مامان جون مهربون ...
نویسنده :
مامان مریم
11:34